بچه ها من یه مطلب تو وبلاگ قبلیم گذاشتم بنا به دلایلی
نظرات (۶)
گیسو کمند
- پنجشنبه ۲۳ بهمن ۹۹
- ۰۵:۵۶
خواستم اونجا نظر بذارم ولی نشد بعد از کلیک روی ثبت نظر نوشت امکان ثبت نظرات تبلیغاتی وجود ندارد😳
میدونی پستت و حال و هوای بلاگفا و باکس نظرات منو برد به هفت هشت سال پیش هعییییی
قطعاً روزهای خوبی در راهه من مطمئنم. منم حسم نسبت به سال جدید خوبه و احساس میکنم قراره برام اتفاقات خوبی رقم بخوره.
خدا قوت نسیم جان💐 مامان نسیم صبور و با انرژی🤗
تو بلاگفا اگر شما آدرس وبلاگ بیانت رو بذاری تبلیغاتی به حساب میاد و نمی تونی کامنت بذاری باید بدون آدرس کامنت بذاری
بلاگفا بعد از متلاشی شدن وقتی همه رفتن بیان بیان رو تحریم کرده و اجازه ی گذاشتن آدرس رو بهش نمی ده
امیدوارم سال آینده سال خیلی خوبی باشه
ممنون عزیزم
سارینا2
- پنجشنبه ۲۳ بهمن ۹۹
- ۱۲:۴۰
دوباره سلام
نسیم جان در ارتباط با صحبتمون در مورد شغل و ادامه تحصیل، خواستم بگم که باور کن پول خیلی به آدم انگیزه میده
من اولش که مشغول به کار شده بودم حس خوبی نداشتم
واحدهایی رو برای تدریس به من داده بودن که علاقه نداشتم واحدهایی که علاقه داشتم رو زودتر از من کسانی که استخدام شده بودند یه جورایی به نام خودشون کرده بودن و می گفتن این محدوده ماست وارد نشو
من هم بالاخره تازه کار بودم و باید سازش می کردم
اعتراض نکردم ولی حس خوبی هم نداشتم
بعدم فکر می کردم حالا من این درسها رو هر ترم باید هی تکرار و تکرار کنم، خوب که چی بشه
من دلم می خواست طرح بنویسم پژوهش و تحقیق کنم ولی اسیر یک تعداد درس شده بودم که باید براشون جزوه می نوشتم و این تمام وقت من رو می بلعید
از طرفی شروع به کارم مصادف با بارداری دومم شده بود و حالم هم مساعد نبود
من چند ماه حقوق نگرفتم و تازه هزینه راه رو هم باید از همسرم می گرفتم تا برم سر کار، کارمم خارج از شهر بود و رفتن به اونجا هزینه بر بود، با آزانس می رفتم
خلاصه که کلا برام خوشایند نبود شرایط
یه مورد دیگه هم اینکه به یه خانم که مربی مهد بود هم گفتم بیاد تو محل کارم پسر بزرگم رو نگهداری کنه هر روز با هم می رفتیم و برمی گشتیم. حقوق اونم بود. یه سوئیت تو محل کارم با توجه به شرایطم بهم داده بودن که بچه اونجا می موند و من هم وسط کارم بهش سر می زدم
چند ماهی طول کشید تا کارهای بیمه و ... انجام شد و بعدش حقوق من رو یکجا واریز کردن یعنی اون چند ماه رو یکجا دادن
خنده دار بود برام ولی همه دلخوریهام برطرف شد. دیگه نه از واحدهای درسی گلایه داشتم نه از مسیر
اونجا تازه فهمیدم چقدر پول می تونه انگیزه آدم رو افزایش بده
برای همین میگم اگه می تونی به دنبال مسیری باش که نهایتا به پول هم ختم بشه
حالا در کنارش کارهای بشر دوستانه و کارگاه رایگان هم بذاری خوبه
دختر خاله من هم روانشناسی خونده. یه مدت تو مهدکودک مشاوره می داد به والدین و خیلی راضی بود از درآمدش
یه مدت هم البته تو فکر بود که اصلا خودش یه مهد کودک راه بندازه
البته تو شرایط کرونا که این موضوع تقریبا منتفی هست
یه خانم دیگه که خواهر دوستمه توی تهران با چند مرکز مشاوره همکاری می کنه البته این خانم خودش متاسفانه یه بچه اوتیسم داره و به همین دلیل پایان نامه اش رو روی این موضوع برداشت و الان در این زمینه ظاهرا داره معروف میشه چون خودشم درگیر بوده خیلی اطلاعات کسب کرده در این باره. ولی اینجور که خواهرش می گفت درآمدش خیلی خوبه
من البته همین افراد رو دیدم و اطلاعاتم در همین حده
ولی در کل به نظرم توی هر رشته ای دکترا داشتن بهتر از کارشناسی ارشده از نظر اعتبار نه مهارت الزاما
قصدم دخالت در نوع تفکر و تصمیم گیری شما نیست ولی پیشنهادم اینه که به دکترا خوندن هم فکر کنی
حتما اونجا دانشگاه دولتی که پذیرش دکترا داشته باشه هم هست
الان مصاحبه ها و سخت گیری ها به اندازه قبل نیست
دو سه سالی هست پذیرش همه مقاطع تحصیلی راحت تر شده
من فکر می کنم شما حیفه که استعداد و تواناییت ناشناخته باقی بمونه و خوب از طرفی منتج شدن این توانایی به کسب درآمد هم به نظرم تا حدی اهمیت داره
دلیل اینکه دوست داشتم ابتدای کار رایگان باشه فقط معرفی خودم بود نه اینکه دوست داشته باشم کار بشردوستانه و رایگان بکنم
من مجوز تاسیس مهد کودک تو تهران رو دارم ولی هزینه تاسیسش و مسئولیتش اونقدر بالاست که از کنارش هم رد نمی شم
من دوازده سال سابقهء کار هم دارم... با سابقه کار و در آمد ماهی سه میلیون تو سال 90 که پایه حقوق 500 تومن بود کار رو کنار گذاشتم و اومدم تو خونه ...نورو تراپیست بودم تو کلینیک آتیه و سورهء تهران و خیلی مریض می دیدم
پول به من انگیزه نمی ده سارینا جان من سالها با کارهایی که علاقه ای به انجامشون نداشتم پول در آوردم
برای دکترا خوندن هم اصلا انگیزه ندارم
طرز فکرمن برای پول ساختن متفاوته
من پول خودم رو خواهم ساخت به شیوه ای متفاوت البته ... باید کاری رو انجام بدم که باهاش خیلی لذت ببرم پول به سمتش خواهد آمد
سارینا2
- پنجشنبه ۲۳ بهمن ۹۹
- ۱۴:۳۰
برات آرزوی موفقیت می کنم
مسلما اگر کاری همراه با لذت باشه خیلی دلپذیرتره
ممنون عزیزم 🥰🥰
الان دیگه وقت انجام کارهای با لذته
soheila joon
- پنجشنبه ۳۰ بهمن ۹۹
- ۲۰:۴۱
نسیم چقدر خوب شد اومدی اینجا
از اینکه میبینم بخاطر پول حاضر نشدی هومانو تنها بذاری بهت افتخار میکنم توی این زمونه
بارداری من مصادف شد با گرفتن مدرکم
هرکی بهم میرسید میگفت نرفتی سرکار؟ اینهمه درس خوندی چیشد؟
خواهرشوهرم بهم زنگ زد گفت چرا نمیری تدریس ؟ گفتم بخاطر دانیال گفت اشتباه نکن بچه ها بزرگ میشن تو موقعیتاتو از دست نده با قهقهه تعریف میکرد من میرفتم مدرسه بچه ها به پاهام آویزون میشدن ولی من رفتم و الان ببین حقوق و بازنشستگی و فلان
بله بزرگ میشن ولی به چه قیمت بچه های خودش یکیشون دکتر یکی دامپزشک ولی ذره ای توی اون خونه عشق و محبت و احترام نیست اخلاق نیست
خیلی خودخواهیه بچه ای که اختیاری نداشته توی انتخاب به این دنیا بیاریم و بعد با خودخواهی ولش کنیم و بگیم خودش بزرگ میشه ...
چقدر حرف زدم
راستش خیلی خوشحال میشم آدمایی رو میبینم که چشمشون سیره از مال دنیا و ارزش های بالاتری توی دنیا دارن.
من خیلی دارم روی خودم کار میکنم که ناراحتیام هیچ وقت بخاطر مسائل مالی نباشه.
منم حرف زیاد می شنوم عزیزم
اون همه درس خوندی که بشینی پوشک بچه رو عوش کنی اونقدر تلاش کردی که اخرش بمونی تو خونه
به من هم گفتن فردا همین بچه بزرگ میشه میگه میخواستی بری سر کار ... که در جواب می گفتم بچه چرا باید این حرف رو به من بزنه اگر من منتی سرش نذارم این انتخاب و تصمیم من بوده قبل از همه به خاطر خودم که از لحظه لحظهء بزرگ شدن بچه ام کیف کنم و دلیل دوم اینکه هیچ آدم مطمئنی که بدونم مثل خودم از بچه ام مراقبت می کنه وجود نداره اصلا
و به قول تو بچه چه گناهی کرده که من به این دنیا بیارمش و بعد خودم رو ازش بگیرم
سهیلا پول باید بندهء آدم باشه یعنی اگر هست برای این باشه که وسیلهء آسایش و رفاه و خوشگذرونیهای من رو فراهم کنه نه اینکه من از زندگی و جون و عمر و لذت با بچه بودن بگذرم به خاطر پول اونجوری من میشم بندهء اون که برای داشتنش از همه چیم بگذرم
soheila joon
- پنجشنبه ۳۰ بهمن ۹۹
- ۲۰:۴۲
اومده بودم یه جیز دیگه بگم کلا یادم رفت:)))
توی پیج یوگی منو تگ کردی من رفتم توی کانالش
هرچند از مبتدی هم ضعیف ترم ولی خوبه خیلی
مرسی عزیزم:*
وای سهیلا یادم نمیاد تو کدوم پیج تگت کردم من چندتا پیج یوگا رو فالو می کنم باورت میشه اصلا یادم نیست ؟ پس بدان و آگاه باش که کار من نبوده بلکه من فقط دستی از سوی خدا بودم که این کار برات انجام بشه خودم چی دیدم که فکر کردم تو باید اونجا باشی نمی دونم
سارینا2
- جمعه ۸ اسفند ۹۹
- ۱۲:۲۰
سلام نسیم جان
خوبی؟
کجاهایی؟
سلام عزیزم
خوبم درگیر آزمون مبتکران بودیم با هومان امروز تموم شد و خلاص شدیم
😅
زندگی، آهنگی شنیدنی است
اگر با زیر و بم و بالا و پَست و فراز و فرودش هماهنگ شوی.
غم و شادی و سوگ و سورش نوایی خوش است
اگر با موسیقی هستی موزون شوی.
هر آدمی آوایی گنگ است میان هزار و یک صدای مبهم و مغشوش، باید اما روی نغمه های جهان بلغزد تا نواخته شود.
زندگی، آدمی را می نوازد گاهی به رنج و گاهی به لذت اما سرانجام صدایی که از بودن ما در کائنات می پیچد سمفونی باشکوهی است که کهکشان با آن می رقصد..
عرفان نظر اهاری
اگر با زیر و بم و بالا و پَست و فراز و فرودش هماهنگ شوی.
غم و شادی و سوگ و سورش نوایی خوش است
اگر با موسیقی هستی موزون شوی.
هر آدمی آوایی گنگ است میان هزار و یک صدای مبهم و مغشوش، باید اما روی نغمه های جهان بلغزد تا نواخته شود.
زندگی، آدمی را می نوازد گاهی به رنج و گاهی به لذت اما سرانجام صدایی که از بودن ما در کائنات می پیچد سمفونی باشکوهی است که کهکشان با آن می رقصد..
عرفان نظر اهاری
موضوعات
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
کلمات کلیدی
پیوندها
پیوندهای روزانه