امروز میخوام در مورد اتفاق قشنگ چند وقت پیش براتون بگم

سال گذشته بعد از فوت باباجانم خیلی به سختی و در اوج غم رفتیم انحصار وراثت مجبور بودیم بریم چون من باید برمیگشتم شیراز و تا وقتی اونجا بودم باید انجام میشد چون معلوم نبود بعدش کی بشه و حقوق بابا رو باید برای مامان منتقل میکردیم و مدت زمان کوتاهی وقت داشتیم. دارایی بابا فقط یه خونه هست که نصفش رو به اسم مامان کرده بود سه دانگ دیگه رو هم گفته بود یکی یه دانگ برای بچه ها که ما بچه ها تا مامان هست و داره تو اون خونه زندگی می کنه اون رو مال مامان می دونیم اما بین کارها گفتن بابا یه بیمه ی عمری هم داشته و به طور مساوی بین ما چهارتا تقسیم شد مبلغ خیلی کم بود ولی من تصمیم داشتم اون سهم الارث و یادگاری بابا رو جاویدان کنم. برای همین رفتم یه حساب جدید باز کردم و سهمم رو گذاشتم اونجا اعتقاد دارم پول ارث برکت داره خب همین که حساب رو باز کردم بهم گفتن شما سود سهام سال قبلت رو هم نیومدی بگیری تو همون بانک میدادن بریزیم به همین حساب؟ گفتم بریزید خب تا پول رو گذاشتم یه مبلغی از ناکجا آباد که اصلا نمی دونستم هست اومد روش و همین برای من نشونه شد که قراره اون پول حسابی برکت کنه اما نمی دونستم قراره باهاش چه کار کنم خیلی فکر کردم دوست داشتم سرمایه گذاری کنم ولی اونقدر کم بود که فقط میشد چندتا دونه سهام باهاش خرید اونم تو این آشفته بازار بورس گفتم ولش کن خلاصه گفتم فعلا بیخیالش میشم تا ببینم چی میشه و شرایط به کدوم سمت می ره امسال که کتاب راه هنرمند رو میخوندم ، برام مسجل شده بود که من باید یه مهارتی کسب کنم و بهش مسلط بشم اما چی ؟ همونطور که در جریانید فشار روم بود که کتاب خودت رو بنویس و منم تمرکزم رو اون بود یا می گفتن آشپزی و کیک پزیت خوبه برو اونو حرفه ایش کن و باهاش کار کن ولی من اینو نمی خواستم. بعد یه روز یکی از تمرین هایی که تو کتاب راه هنرمند بود میگفت عکس چیزایی که دوست دارید رو سرچ کنید باهاش کلاز درست کنید که من کامپیوتری این کار رو کردم رفتم تو پینترست و از هرچی خوشم می اومد جمع کردم یه جا دیدم من چقدر جینگولیجات کوچولو دوست دارم و خودم نمی دونستم یعنی با دیدنشون قند تو دلم آب می شد ... پیچ صبورا رو که یادتونه من فالو میکنم تا هر وقت میخوام ول کنم خونه منفجر شه نذارم این اتفاق بیفته به خودم بیام و یه دستی رو سر و روی خونه بکشم یه روز یه پیجی رو استوری کرد که از همین جینگولیا که من عاشقشونم درست میکرد دقیقا بعد از اینکه من عکس ها رو جمع کردم خیلی خوشم اومد و سریع فالو کردم رفتم تمام پست هاش رو هم دیدم اسم پیج بهار نارنج هست خلاصه گذشت و داشتم تصمیم میگرفتم یه دونه از اون خوشگل ها برای خودم و روز تولدم سفارش بدم واقعا دوست داشتنی هستن و من غرق لذت میشم با دیدنشون فردای همون روز دیدم الهه صاحب پیج بهار نارنج استوری کرده که من ساختن اینها رو به طور حرفه ای آموزش می دم این داستانها مال اوایل شهریوره ها تو همون روزها که به دوستمون گفته بودم بیام دانشگاه درس بدم .. گفتم من که عاشق اینا هستم چرا یاد نگیرم خودم به میل و سلیقه ی خودم درست نکنم رفتم از الهه پرسیدم هزینه ی کلاس چقدره بعد حساب کتاب کردم دیدم دوباره مثل پارسال آخر شهریور قراره سود سهامم رو بگیرم می رم می دم این دوره رو یاد میگیرم میشه هدیه روز تولدم. دو سه روز گذشت یه شب که تو خواب و بیداری بودم یهو بهم الهام شد چرا میخوای با سود سهامت این دوره رو بگیری با پول بابا بگیر؛ یاد گرفتن یه هنر اونم ساختن چیزهایی که عاشقشون هستی جاودانه ترین کاریه که میشه با پول بابا کرد یه هنری برای همیشه به خودت اضافه کردی و باهاش لذت خواهی برد حساب کتاب کردم دیدم دقیقا اندازه ی قیمت دوره با خرید لوازم اولیه برای ساختن نمونه ی کار میشه دقیقا میزان پول بابا سر به سر نه یه قرون بیشتر نه یه قرون کمتر فردا صبحش بدون هیچ فکر دیگه ای دوره رو خریدم ششم شهریور بود و ده ساعت آموزش رو تو چند روز دیدم یعنی اینقدر برام جذاب بود که شب و روزم شده بود آموزش دیدن وقتهایی هم که نمی دیدم داشتم تو اینترنت سرچ میکردم نمونه کارهای خیلی خوشگل می دیدم یا فیلم هایی که در موردش بود یک هفته ی تمام من به جد و بی وقفه آموزش ها رو دیدم هر کدوم رو چند بار و آخرین ویدیو رو دوازدهم دیدم و همون جمعه صبح هم بلند شدم با همسرم رفتیم پارک تا مواد اولیه ای که خودم می تونستم آماده کنم رو تهیه کنم و شنبه رفتم مرکز خرید وسایل و لوازم اولیه رو خریدم و بی وقفه در حال کار کردن و تمرین کردن و افزایش مهارتم بودم و امروز بیستم شهریور نمونه کارهایی که تو چند روز اخیر درست کردم آماده هستن که میخوام عکسشون رو براتون بذارم الهه در واقع استادم از کارهای اولیه ی من شگفتزده است میگه خیلی زود قلق کار دستت اومده و خیلی عالی عمل کردی و از خدا چه پنهون خودم هر کدوم رو که درست میکنم یک دل نه صد دل عاشقش میشم

حالا این هنر چیه ؟ بله کار با رزین

امروز که وقت کردم بیام اینجا برای شما پست بنویسم و بعدش میخوام برم سراغ کتاب احساس و ادراک که برای سر فصل اول یه جزوه ای تهیه کنم علتش اینه که رزین تموم کردم و باید برم بخرم وگرنه مغزم همچنان پر شور در حال خلق طرح های جدیده

خب حالا اگر از اول پست اتفاقات رو پشت سر هم قرار بدین می بینین من برای هیچ چیزی نه جنگیدم نه دست و پا زدم همش خود به خود اومدن به سمتم تنها کاری که من کردم برای حال دادن به خودم و مهر ورزی به خودم و در راستای خود دوستی به لذت بردن از چیزهایی که بهش علاقه داشتم پرداختم و البته وقتی هم جور شد نترسیدم و متوقف نشدم و نگفتم حالا باشه برای بعد. الان هم کارهام به تایید استادم اونقدر بی نقص هستن که بشه گذاشتشون تو یه پیج کاری و فروختشون الهه یه دوره ی ثروت ساز و کسب و کار اینترنتی که هزینه اش حدود یک میلیون تومنه رو بهمون هدیه داده تا گوش کنیم و کسب و کار خودمون رو راه اندازی کنیم.

اگر روز اول شهریور به من میگفتن نسیم جان شما قراره به زودی یه هنری یاد بگیری و اونقدر توش استعداد و علاقه داشته باشی که خیلی سریع کارهای حرفه ای انجام بدی و ازش پول بسازی مطمئنا با نگاه عاقل اندر سفیه من مواجه می شدید میشه مگه تو دو هفته ؟

و شد دوستان اولش من فقط به خاطر یاد گرفتن هنر مورد علاقه ام جلو رفتم و خواستم یه حال اساسی به خودم بدم ولی بعد به جهتی پیش رفت که میشه ازش پول ساخت

سال 1403 رو به خاطر بسپارین پیش بینی اولیه ثروتمندان در مورد شروع کسب و کار من در سال 1400 درست از آب در اومد ببینیم پیشگویی دومشون چی میشه البته من الان اینو اینجا می نویسم و تموم میشه و دیگه بهش فکر نخواهم کرد چون فعلا تو این مرحله ای که هستم دلم میخواد لذت ببرم کیف کنم و هر کاری به قلبم چنگ زد رو بذارم تو پیج @breathesin_art    تا بقیه هم ببینن و لذت ببرن.

بریس به معنی نسیم هست با خود نسیم نتونستم پیج بسازم قبلا ساخته شده بود شاید بعدها اسمش رو تغییر بدم نمی دونم فعلا.

تا آخر شهریور چند تا کار بذارم و بعد روز تولدم به بقیه معرفیش کنم و شما هم پیج من رو به دیگران معرفی کنید.

عزیز بودن این پروسه برای من به خاطر بابا هست سرمایه اولیه ای که از سهم الارث بابا برای من تامین شد.

من دو سه تا نمونه ی کار بذارم براتون و برم ببینم می تونم یه چند خطی جزوه بنویسم تا قبل از اینکه برم دوباره رزین بخرم ... اینبار زیاد می خرم از بقیه پولی که تو حسابم مونده از سود سهام پارسال و برای تولد خودم ، خودم یه کار قشنگ از دریا می سازم.
نمونه ی کار ها 

1. قطره ی دریا و از زاویه ی دیگه 

2. برگ و اینجا... این برگ رو خودم از پارک نزدیک خونه چیدیم و خشک کردم. 

3. رومانتویی ساده

4.دریا

 

یه چندتا کار دیگه هم هست که فعلا نذاشتم به هرکی نشونشون میدم خیلی خوششون میاد ولی من کمالگرا صد در صد نمی پسندم شاید نود درصد قبول داشته باشمشون برای همین نمی ذارم 

 

پی نوشت: اسم پیج رو به کهربا تغییر دادم

kahroba_art_resin@