چقدر من دوست ندارم اول نوشته ام سلام کنم چرا؟ نمی دونم

در راستای نوشتن لحظاتی که حس خوشایندی برام ایجاد کردن دارم می بینم که چقدر ناشکرتر از چیزی بودم که فکر میکردم

می دونید من وقتی میخوام برای خودم دعا کنم چی میگم و چی میخوام؟ خیلی کم دعا می کنم متاسفانه ولی وقتی دعا کردنم میاد عمیق دعا میکنم کاش همیشه حس دعا کردن داشتم خیلی لذت بخشه برام .. من هیچوقت به خدا و کائنات و هستی نمیگم فلان چیز رو میخوام همیشه میگم خدایا زندگی من رو به سمتی ببر که هر روز بیشتر از قبل ازش لذت ببرم شرایط و محیط و وسایلی رو برای من فراهم کن که باهاشون کیف کنم و با هر بار کیف کردن، کیف بیشتر و بزرگتری جلوی روم باز بشه و هی بیشتر و بیشتر از روز قبل لذت ببرم  

من قبلا اینو تجربه کردم و می دونم چه حس خوشایندی داره وقتی از شرایطی لذت می برم و می دونم بعدش قراره لذت بیشتری ببرم و می برم

شبیه حسی که وارد یه مکان شگفت انگیز میشیم و بعد هر چی جلوتر میریم منظره ی حیرت انگیزتری می بینیم و هی می ریم جلو و زیباتر میشه همه چی و آدم خیالش راحته که این زیبایی ها ته نداره و هر چی جلوتر می ری قراره زیبایی های بیشتری ببینی در طول راه مهارت های بیشتری برای لذت بردن کسب میکنیم

دوستانی که پیج پیچ و مهره رو دنبال می کنن و از سالها پیش وبلاگش رو می خوندن می تونن متوجه بشن من چی میگم و مهره چطوری داره این روندی که من میگم رو با بقیه به اشتراک میذاره

حالا از اول تیر یک هفته میگذره و من چشمهام داره زیبایی های بیشتری رو تو زندگیم می بینه که قبلا نمی دید

چندتاش رو می نویسم و نمیخوام خودم رو بابت ندیدنشون قبل از این سرزنش کنم

همونطور که می دونید من به تغذیه ی خودم و خانواده ام خیلی زیاد اهمیت میدم یکی از چیزهایی که تو خونه من خیلی مصرف میشه بادوم زمینیه و من هم باهاش فسنجون درست می کنم که خیلی خوشمزه تر از فسنجون با گردو میشه و هم کم هزینه تره و هم همیشه کره ی بادوم زمینی دارم ... صبحانه ی ما همیشه خیلی باید مغذی باشه کره و پنیر به عنوان صبحانه تو خونه ما طرفدار نداره و کسی نمیخوره مگر روی نیمرو ... من نیمرویی که با کره درست بشه با پنیر فراوون روش(پنیر محلی صبحانه) خیلی دوست دارم ولی مصرف ارده و شیره و بادوم زمینی و حلوا ارده و تخم مرغ و عدسی و حلیم بالاست.

بادوم زمینی گزینه ی محبوب خودمه که روی نون تست جو یا هفت غله یا لاکتیکی می کشم و روش رو با انواع و اقسام مارمالادهای رژیمی خونگی پر می کنم و می زنم بر بردن یه دونه نون تست هم بیشتر نمی خورم و سیر میشم همسرم کره ی بادوم زمینی رو با عسل دوست داره ولی از نظر من قند شکر و عسل مثل همه هر دوش به یک اندازه ضرر داره ولی همسرم اعتقاد داره عسل فایده اش بیشتر از ضررشه

من مارمالادهای رژیمیم رو اینجوری درست می کنم

از میوه های فصل تو فصل خودش و از اونایی که میشه فریز کرد یه کم فریز میکنم برای فصل های دیگه استفاده می کنم

توت فرنگی، آلبالو، زردآلو، هلو، آلو قرمز، شلیل، انجیر، سیب، گلابی

 هر روز یه میوه فقط به اندازه مصرف خودم تو یه قابلمه ی کوچولو خرد می کنم روزهای تعطیل هم اندازه مصرف خودم و همسر برای یک وعده ... با شعله خیلی ملایم میذارم تفت میخوره و یه مقدار آب میندازه و با آب خودش می پزه وقتی قشنگ له شد یه قاشق شیره انگور بهش اضافه میکنم هم می زنم میذارم یه قل که زد خاموش می کنم برای بعضیهاشون بعضی ادویه ها جواب میده مثلا برای توت فرنگی و آلبالو، وانیل خوبه برای زردآلو و هلو و شلیل، هل خوبه برای سیب و گلابی دارچین خوبه می تونیم هم ادویه ای نزنیم من خودم طعم طبیعیش رو بیشتر دوست دارم ولی بعضی وقتها برای تنوع می زنم(تو پرانتز بگم که اینا رو یا باید شب قبل درست کرد گذاشت یخچال یا صبح زود چون باید سرد مصرف بشه )

به غیر از مربای به هیچ وقت مربا با شکر نمی پزم و این مرباها یا اگر خیلی هم بزنیم و له بشن مارمالادها طعم بهشت می دن و من تازه دارم می بینم که اینها و کاری که خودم می کنم برای خودم با ساختن اینها برای خودم چه نعمت بزرگی هستن و وقتی روی کره ی بادوم زمینیم می ریزیم علاوه بر قیافه ی خوشگلشون می شه با هر گاز به بهشت رفت و من فقط درست میکردم و میل میکردم بدون توجه به طعم و رنگ و دستهای هنرمندم که اینها رو میسازه لازم هست بگم کنار اینها یه فنجون شیر قهوه هم هست برای صبحانه یا نه؟

مورد بعدی

هومان کنسرو ماهی رو بیشتر از ماهی سرخ شده دوست داره و من دلم نمیخواد غذای کنسروی به بچه ام بدم برای همین به یه ناخدایی که ماهی فروشی داره تو شیراز سفارش ماهی تن می دم برام میاره فریز می کنم و هر بار یه مقداریش رو برای هومان حالت کنسروی درست می کنم و البته خودمون هم مصرف می کنیم ها به اسم هومان هست فقط

امروز که ماهی رو درست کردم و باهاش برای خودمون ماهی پلو درست کردم و برای هومان با برنج سفید گذاشتم به این فکر کردم که یه نعمت خیلی بزرگ دیگه رو هم نمی دیدیم و اون همین شرایطی که مهیا هست برای اینکه من به ماهی تن تازه دسترسی داشته باشم و اینکه خودم بلد باشم ماهی تن رو حالت کنسروی درست کنم

شما از هر ماهی گوشت دار دیگه می تونین استفاده کنین حتما لازم نیست تن باشه مزه اش خوب میشه و کار آدم رو راه میندازه ماهی ها رو می چینم ته زودپز هر بار اندازه مصرفم، روغن و یه کم آب و آب لیموی تازه به اندازه ای که روی ماهی ها پوشونده نشه ( کمتر از یک لیوان) می ریزم. نمک و ادویه ی ماهی یا ادویه ی کاری هم روش می ریزیم و در زودپز رو میذارم زودپز که به صدا افتاد شعله رو تا آخر کم میکنم و میذارم آروم آروم یک ساعت بپزه درش رو که باز می کنم یه کمی آب و روغن کف زودپز باقی میمونه با ماهی های تن که مزه ی کنسرو ماهی میدن

خب من اول مهندسی شیلات خوندم و تو دانشگاه درس کنسروسازی داشتیم و خومون کنسرو درست میکردیم تهران که ماهی تن گیرمون نمی اومد با ماهی های پرورشی فیتو فاگ شمالی درست میکردیم اونم تو خونه ی ما طرفدار داشت... ماهی های کنسروهای مارک پونل هم ماهی های شمال هستن

همین امروز که مارمالاد زردآلوی رژیمی و کنسرو ماهی درست کردم ... کلم قمری خرد کردم برای کلم پلوی شیرازی در روزهای آینده ، فلفل سبز شستم برای ترشی فلفل، سبزی تازه پاک کردم خرد کردم برای ماهی پلو ( من به غیر از قورمه هیچ سبزی دیگه ای هیچ وقت فریز نمیکنم همیشه تازه میخرم )، کره ی بادوم زمینی که دیروز تموم شده بود درست کردم ، چای شمالی که دو روز پیش از یه مغازه ای شانسی پیدا کردم و خریدم رو جابه جا می کردم، آلبالوهای خشک شده ام رو با یه کمی رب انار مخلوط کردم و گذاشتم فریزر، چشمم خورد به ترشی انبه و ترشی سیر تو کابینت که یکی دو هفته پیش درست کرده بودم دیدم من با نعمت های الهی محاصره شدم و خیلی زیاد لذت بردم فقط الان یه خروار ظرف مونده تو ظرفشویی که باید بشورم و پرونده ی کارهای امروزم تو خونه رو ببندم و من کلی کار انجام دادم و باید از خودم قدردانی کنم البته که هر روز من کلی کار برای خودم دست و پا می کنم چون سبک تغذیه ام سالم خواری و تازه خواری هست ولی همین هم خودش یک نعمت بزرگه که من باید علاوه بر سپاسگزاری از خدا از خودم هم سپاسگزار باشم.

چقدر سبک زندگیم رو دوست دارم و باهاش حال میکنم . خدا رو شکر.